برای آرام کردن دلهای خشمگین هیچ چیز بهتر از اندوه نیست، این دلیل شور و هیجان تندی است که در بغداد اتفاق افتاد تا با کشته شدگان فرودگاه و در رأس آنها ژنرال نظام ایران قاسم سلیمانی همراهی کنند. تقریبا همه سیاستمداران دولت و مجلس عراق مورد خشم مردماند و 3ماه سختی در مقابله با اعتراضات میلیونی مردم عراق علیه خودشان را سپری کردند که از آنها میخواهند بروند و آنها را به ورشکسته کردن و به فساد کشاندن کشور متهم میکنند.
دیروز سیاستمداران عراقی ناگهان وارد تنش با امریکا شدند و برای اعلام همبستگی با ایران و کشتگانش با شکایت بردن به شورای امنیت سازمان ملل و تلاش پارلمان برای لغو توافقات امنیتی و نظامی و درخواست اخراج نیروهای امریکایی با هم مسابقه گذاشتند. شاید در این فرصتی برای پایان دادن به اعتراضات خیابانی علیه خودشان میبینند و مقدمه چینی برای پایان دادن به راهپیماییهای بعدی بدون هراس از دخالت امریکاییها. اگر آن زمان برای سرکوب اعتراضات تلاش میکردند، هراس مداخله آن میرفت. اکنون با این بحران عمر دولت مستعفی و اعضای پارلمان طولانی میشود و زندگی به همان وضعیت پیش از انقلاب مردمی برمیگردد.
بحران خطرناک کنونی امریکایی- ایرانی نتیجه تظاهرات مردمی است. اولین جرقه آن را دخالت ایران به وسیله گروههای مسلح عراقی برای پایان دادن به اعتراضاتی زد که شعارهای «ایران برا برا/ایران برو بیرون» میدادند. تک تیراندازان گروههای مسلح دهها نفر ازشرکت کنندگان دراعترضات مسالمت آمیز را کشتند و برخی را هم از بالای ساختمانهای مرتفع به زمین پرت کردند. معترضان عراقی در پاسخ آنها اقدام به آتش زدن کنسولگری ایران در کربلا و نجف و پاره کردن تصاویر رهبر علی خامنهای و ژنرال سلیمانی کردند.
در سایه انقلاب عمومی علیه دولت و نفوذ ایرانی، گروههای مسلح ایران رو به موشک باران اطراف سفارت امریکا آوردند و در کردستان عراق یک امریکایی را کشتند و چندین نفر را زخمی کردند. نیروهای امریکایی با بمباران مقر ایرانی در مرز عراق و سوریه به آنها پاسخ دادند که از آن به عنوان انبار موشک وتجمع فرماندهان استفاده میشد. در پاسخ به این ضربه، ایرانیها به سفارت امریکا در بغداد حمله کردند و پرچمهای «حزب الله عراق» را روی دیوارهایش به اهتزاز درآوردند تا نوبت به ضربه پهپاد امریکایی رسید و فرمانده «سپاه قدس» سلیمانی را کشت. مسئول گروههای مسلحی که از سفر کاری در سوریه و لبنان برمیگشت.
این سریال حقایق حوادث خطرناک و سریع روزها بود؛ تنشزایی متقابل از دو طرف و آن طور که دوستان ایران در بغداد میگویند، خصومت بی دلیل نبود. مقامات عراقی برای محافظت از متحد امریکایی، نیروها و سفارتش تعلل کردند و امریکا ناچار شد خود وارد عمل بشود.
گرایش دولت بغداد به صف تهران به منافع عراق خدمت نمیکند و در مواجهه تهران با امریکا سودی برایش نخواهد داشت. نظام تهران مدتی است که میخواهد، میلیاردها دلار از نفت عراق را برای تأمین منابع مالی عملیات نظامی پرهیزنهاش در سوریه و حمایت از «حزب الله» لبنان دراختیار بگیرد. علاوه براین، عراق اکنون هزینه دهها هزار جنگجوی ملیشیای عراقی را میپردازد که در داخل و خارج کشورشان به سود ایران فعالیت میکنند. اگر دولت مستعفی و اکنون موقت جرأت کند امریکاییها را به عنوان تنبیه برای کشتن سلیمانی بیرون براند، اوضاع عراق را پیچیده میکند. ایرانیها برآن چیره میشوند و امریکاییها در پاسخ تحریمهای سختی برآن اعمال میکنند. عراق برای اولین بار از زمان تنبیه نظام صدام برای اشغال کویت، روزانه چهار میلیون بشکه نفت تولید میکند و تسهیلات بزرگی دریافت میکند. و همه اینها در نتیجه ایستادن در کنار ایران در مقابله با واشنگتن از بین میروند و عراق به کشوری محاصره شده و فقیر تبدیل میشود وآن را آشوب فرامیگیرد. در عین حال بغداد روابطش با حامی اصلیاش را از دست میدهد که تهران برعکس آن، مذاکراتش با واشنگتن را به امید پایان دادن به تحریمهای اقتصادی آغاز کرده است.
عراق به جای درگیر شدن در اختلاف میتواند نقشی مثبت میان دوطرف بازی کند. بحران کنونی فرصتی خوب برای بغداد است تا این نقش را بازی کند به این دلیل که رویارویی میان امریکاییها و ایرانیها در خاکش اتفاق افتاده است.
TT
اگر امریکاییها از عراق بیرون رانده شوند چه اتفاقی میافتد؟
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة